پاسدار عفت و پاکى منم
با حیا در چادر خاکى منم
من حیا را مرزدارى کرده‏ام
بانوان را جمله یارى کرده‏ام
زینب; بانوى حیا و عفت، مرزبان پاکى و پاکدامنى، دختر على علیه السلام وزهرا علیها السلام; در روز پنجم جمادى الاولى، سال پنجم یا ششم هجرت درمدینه منوره، خواستگاه حیا و پاکى، دیده به جهان گشود .

زینب علیها السلام بانوى حیا، پاسدار عفت و پاکدامنى

پاسدار عفت و پاکى منم
با حیا در چادر خاکى منم
من حیا را مرزدارى کرده‏ام
بانوان را جمله یارى کرده‏ام
زینب;بانوى حیا و عفت، مرزبان پاکى و پاکدامنى، دختر على علیه السلام و زهراعلیها السلام; در روز پنجم جمادى الاولى، سال پنجم یا ششم هجرت در مدینهمنوره، خواستگاه حیا و پاکى، دیده به جهان گشود .
هرچند مادربزرگوارش را در پنج‏سالگى از دست داد، ولى رهتوشه‏هایى گرانبها از حیا وپاکى در همین مدت کوتاه از مکتب مادر فرا گرفت . در دوران زندگىبابرکت‏خویش، مشکلات و رنجهاى فراوانى متحمل شد و بى‏شک مهمترین وتلخ‏ترین آن، واقعه کربلا و داستان اسارت بود . در تمام این سختیها وحوادث تلخ، در کنار صبورى و بردبارى; درس حیا و عفت را به همه آموخت (1) .
او را; ام‏کلثوم کبرى، صدیقه صغرى، محدثه، عالمه و فهیمه مى‏نامیدند .او زنى عابده، زاهده، عارفه، خطیبه و عفیفه بود . نسب نبوى، تربیت علوى وفاطمى، همراه با لطف خداوندى، از او فردى با خصوصیات و صفات برجسته ساختهبود، طورى که او را «عقیله بنى هاشم‏» مى‏خواندند .
مراسم نام‏گذارى
معمولامرسوم است که پدر و مادر، نام فرزند را انتخاب مى‏کنند، ولى در ولادت حضرتزینب علیها السلام، والدین او این کار را به پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله، جد بزرگوار آن بانو واگذار نمودند; پیامبر صلى الله علیه و آله درسفر بود، بعد از بازگشت از سفر، به محض شنیدن خبر تولد، مشتاقانه به خانهعلى علیه السلام رفت . نوزاد را در بغل گرفت و بوسید، بعد از مدتى جبرائیلبر پیامبر نازل گردید و نام زینب (زین + اب) را که به معناى «زینت پدر»است، براى این دختر انتخاب نمود (2) .
آن بانوى بزرگ، سرانجام درپانزدهم رجب سال 62 هجرت، با کوله‏بارى از اندوه، محنت و رنج و با یادگارگذاشتن درسهاى زیادى از صبورى، حیا، عفت و پاکى، دار فانى را وداع گفت .
دراین مقام برآنیم تا گوشه‏هایى از حیا، عفت و پاکدامنى زینب را به تصویرکشیم و رهتوشه گرانبهایى براى بانوانى که مى‏خواهند زینب گونه زندگى کنندو به افتخار و سربلندى ابدى برسند مهیا سازیم .
ضرورت بحث‏حیا
امروزهدر سرتاسر جهان، مخصوصا کشورهاى اسلامى و على الخصوص جامعه تشیع، تلاشاستعمارگران و مهاجمان فرهنگى بر آن است که حیا و عفت‏بانوان را نشانهروند و جامعه را از این راه به بى‏بند و بارى و بى‏دینى سوق دهند و درنتیجه به مطامع شیطانى خود برسند; چرا که آنها به خوبى دریافته‏اند اگردین و مذهب تشیع را بخواهند نابود کنند، باید حیا، عفت و پاکدامنى را ازبین ببرند .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۴ ، ۲۰:۳۸
نادر حقانی

توسط : BEGAM10
کرامت انسانى زن، در سایه عفاف او تأمین مى‏شود. حجاب نیز یکى از احکام دینى است که براى حفظ عّفت و پاکدامنى زن و نیز حفظ جامعه از آلودگى هاى اخلاقى تشریع شده است. نهضت عاشورا براى احیاى ارزش هاى دینى بود. در سایه آن حجاب و عفاف زن مسلمان نیز جایگاه خود را یافت و امام حسین علیه السلام و زینب کبرى‏ و دودمان رسالت، چه با سخنانشان، چه با نحوه عمل خویش، یادآور این گوهر ناب گشتند. براى زنان، زینب کبرى‏ و خاندان امام حسین علیه السلام الگوى حجاب و عفاف است.
اینان در عین مشارکت در حماسه عظیم و اداى رسالت حسّاس و خطیر اجتماعى، متانت و عفاف را هم مراعات کردند و اسوه همگان شدند.
1- سفارشات امام حسین علیه السلام 
حسین بن على علیه السلام به خواهران خویش و به دخترش، فاطمه، توصیه فرمود که اگر من کشته شوم، گریبان چاک نزنید، صورت مخراشید و سخنان ناروا و نکوهیده مگویید. «موسوعة کلمات الامام الحسین، ص 406.» 
اینگونه حالات، در شأن خاندان قهرمان آن حضرت نبود، بخصوص که چشم دشمن ناظر صحنه‏ها و رفتار آنان بود.
در آخرین لحظات، وقتى آن حضرت صداى، گریه بلند دخترانش را شنید برادرش عباس و پسرش علىّ اکبر را فرستاد که آنان را به صبورى و مراعات آرامش دعوت کنند. « وقعة الطف، ص 206.»
به نقل سید بن طاووس، شب عاشورا امام حسین علیه السلام درگفت گو با خانواده اش آنان را به حجاب و عفاف و خویشتن دارى توصیه کرد. «5» روزعاشورا وقتى زینب کبرى، بى‏طاقت و صبر شد و به صورت خود زد، امام به او فرمود: آرام باش، زبان شماتت این گروه را نسبت به ما دراز مکن. «1» در حادثه حمله دشمن به خیمه‏ها و غارت آنچه آنجا بود، زنى از بنى بکر بن وائل از بانوان حرم دفاع کرد و خطاب کرد که: اى آل بکر بن وائل! آیا دختران پیامبر را غارت مى‏کنند و جامه‏هایشان را مى‏برند و شما مى‏نگرید؟ « ارشاد، شیخ مفید، ج 2، ص 113.»
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۴ ، ۲۰:۳۷
نادر حقانی

شبکه اجتماعی تبیان
ارسال به وبلاگ تبیان
تبیان
عظمت حضرت زینب (ع)
سخنرانی استاد فاطمی نیا با موضوع « بحث درعظمت حضرت زینب کبری(ع) » (03:54)
1387/10/23
483 KB
200
0 0
107
آدرس کد مرتبط
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۴ ، ۲۰:۳۵
نادر حقانی


میلاد حضرت زینب کبری سلام الله

نوشتن درباره رسالت‏حضرت زینب کارى بس مشکل و طاقت فرساست، اما بر حسب ضرورت، اشاره‏اى کوتاه و مختصر به آن مى‏کنیم. چون زینب تربیت‏شده خاندان وحى و امامت ‏بود و به حقیقت دین آشنایى کامل داشت، وقتى دین را در دست عده‏اى ستمگر دید و مردم زمانه را از ظلم و جور حکام خود غافل یافت‏ به صرافت دریافت اگر مردم را به گونه‏اى از بدعتها و ظلم و ستمها و ناحق بودن حاکمان زمانه آگاه نسازند از دین چیزى جز ظاهر آن باقى نمى‏ماند، از این رو با امام حسین علیه‌السلام همراه شد به امید آن که نادرستیها و ناشایستگیها را از دین بزدایند. البته تا زمانى که امام حسین علیه‌السلام در قید حیات بودند ایشان در همه امور از امام علیه‌السلام اطاعت مى‏کرد، اما وقتى متوجه شد از مردان بنى‏هاشم کسى جز امام زین العابدین علیه‌السلام باقى نمانده و او هم چنان رنجور است که تا مدتها توان ندارد به وظایف امامت‏ خویش قیام کند تصمیم گرفت در کنار امام سجاد علیه‌السلام به رسالتى که براى خویش احساس مى‏کرد عمل نماید. زینب علیهاالسلام موارد زیر را از وظایف اصلى رسالت ‏خویش مى‏دانست:

 

1. سعى داشت در هر فرصتى با خطبه و سخنرانى عمال و حکومتیان را رسوا سازد و مردم را از جنایتى که آنان مرتکب شده بودند آگاه نماید، تا با مفتضح ساختن دستگاه حکومتى خون عزیزانش هدر نرود و انقلاب کربلا بى‏ثمر نماند، انقلابى که ثمره‏اش معیارى براى تمیز حق از ناحق بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۴ ، ۲۰:۳۲
نادر حقانی





برگزاری مراسم سوگواری در ماه محرم و در میان مسلمانان، یک عزاداری عادی نیست که اگر بود، تا این حد با زندگی فردی و اجتماعی مردم آمیخته نشده بود. 
کارکردهای عاشورا علاوه برآن که در ایجاد پایداری و روحیه حماسه و جوانمردی و شهادت طلبی، همواره نقش آفرین است، وحدت و انسجام را در بین اعضای 
جامعه مستحکم می‌کند. عاشورا، واقعه ای است عظیم که در سال ۶۱ هجری قمری ( ۶۸۰/ م ) در کربلا روی داد و رخدادهای حماسه وار و درعین حال هولناک
آن، موجب شد که به‌عنوان یکی از ماندگارترین حوادث تاریخی مطرح شود. 
عاشورا، کارکردهای فراوانی در عرصه های فردی و اجتماعی داشته و منشاء حوادث و جنبش هایی در طول تاریخ اسلام شده است. نقشی که عاشورا در زندگی 
مسلمانان ایفا کرده بی شک مدیون شخصیت امام حسین (ع ) و یارانش و ایستادگی ومقاومت آنان در برابر ظلم و جور حکومت یزید است. تاکنون صدها کتاب، 
مقاله، فیلم، شعر و اثر هنری در وصف امام حسن(ع ) و نهضت ماندگار او خلق شده، اما جذابیت این رویداد و شخصیت های کم نظیر آن برای بشر امروز هنوز 
باقی است. جذابیتی که موجب می‌شود مسلمانان در گوشه و کنار عالم در ایام محرم با یاد و خاطره آن پیشوای شجاع و پرهیزگار، عالم را رنگ دیگری بزنند. 
برگزاری مراسم سوگواری در ماه محرم و در میان مسلمانان، یک عزاداری عادی نیست که اگر بود، تا این حد بازندگی فردی و اجتماعی مردم آمیخته نشده بود. کارکردهای عاشورا علاوه برآن که در ایجاد پایداری و روحیه حماسه و جوانمردی و شهادت طلبی، همواره نقش آفرین است، وحدت و انسجام را در بین اعضای جامعه مستحکم می‌کند.

همچنین آینه ای که عاشورا در برابر ما قرار می دهد، آنقدر روشن و شفاف است که هرکس می تواند الگوی خود را در آن پیدا کند.در مورد واقعه عاشورا آنچه 
اهمیت دارد، دوام و بقای آن است که تاکنون همچنان پویا و اثرگذار حفظ شده وهمین امر موجب تقویت کارکردهای آن نیز شده است. اما دلیل بقای آن تاکنون 
چه بوده است؟ چرا حاکمان و مردمی که این واقعه سوزناک و غم انگیز را رقم زدند، علیرغم تلاشهای بسیار نتوانستند آن را به گونه ای که خود می خواستند،

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۲۱
نادر حقانی



بیانات مقام معظم رهبری درباره محرم و عزاداری (۱)

عاشورا ؛ روح انقلاب اسلامی ایران :

در مورد مساله محرم و عاشورا‚ باید بگویم که روح نهضت ما و جهتگیری کلی و پشتوانه پیروزی آن‚ همین توجه به حضرت ابی عبدالله(علیه الصلاتوالسلام) و مسایل مربوط به عاشورا بود. ۱۱/۵/۶۸

الهام امام خمینی از نهضت عاشورا :

در دو فصل‚ امام(ره) مساله نهضت را به مساله عاشورا گره زدند: یکی در فصل اول نهضت -یعنی روزهای محرم سال ۴۲- که تریبون بیان مسایل نهضت‚ حسینیه ها و مجالس روضه خوانی و هیئات سینه زنی و روضه روضه خوانها و ذکر مصیبت گویندگان مذهبی شد و دیگری‚ فصل آخر نهضت -یعنی محرم سال ۵۷- بود که امام(ره) اعلام فرمودند:  ماه محرم گرامی و بزرگ داشته بشود و مردم مجالس برپا کنند . ایشان‚ عنوان این ماه را ماه پیروزی خون بر شمشیر قرار دادند و مجددا همان طوفان عظیم عمومی و مردمی به وجود آمد‚ یعنی ماجرای نهضت که روح و جهت حسینی داشت‚ با ماجرای ذکر مصیبت حسینی و یاد امام حسین(ع) گره خورد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۳ ، ۱۳:۴۰
نادر حقانی


بِسْمِ اللَّهِ الْرَّحْمنِ الرَّحیم


اَلْحَمْدُلِلّهِ رَبِّ الْعالَمین وَ الصَّلاةُ وَ السَّلامُ عَلی‏؛ سَیِّدِالْاَنْبِیاءِ وَ الْمُرسَلین حَبِیبِ اِلهِ الْعالَمین اَبِی‌الْقاسِم مُحَمَّد وَ عَلی‏؛ آلِهِ الطَّیِبینَ الْطّاهِرِینَ الْمَعْصُومین

همه‏؛ ما معتقدیم در طول تاریخ بشریت واقعه کربلا جریان بی‏نظیری است که از نظر ارزش قابل مقایسه با هیچ حادثه دیگری نیست. اما ممکن است سؤالاتی پیرامون این واقعه برای بعضی مطرح بشود.
در جریان کربلا ظلم‏های فوق‌العاده‏ای به فرزندان پیغمبر اکرم (ص) روا داشته شد. در جنگ نابرابری بین یاران سیدالشهداء(ع) که هفتاد و دو نفر بودند، با طرف دیگر که از سی هزار تا صد و بیست هزار نفر گفت شده، آن همه جنایت بر علیه اهل‌بیت(ع) مرتکب شدند و سرانجام پیر وجوان و حتی طفل شیرخوار آنان به شهادت رسیدند و عده‏ای از بانوان حرم سیدالشهداء(ع) به اسارت برده شدند. ما تک تک این جنایات را کمابیش در جریانات دیگر هم می‏بینیم. مثل جنایت‌هایی که در عصر حاضر، رژیم سابق عراق در حلبچه و جاهای دیگر مرتکب شد و بسیاری از مردم بی‌گناه، از مرد و زن و طفل به صورتی بسیار فجیع به شهادت رسیدند؛ یا حوادثی که در فلسطین اتفاق می‌افتد، ظلمهایی که رژیم صهیونیستی و حامیانش بر فلسطینی‏ها روا می‌دارند.
حال اگر کسی بگوید به فرض که حادثه کربلا چند درجه هم از اینها شدیدتر بوده، ولی آن چنان نیست که بگوییم این جریان قابل مقایسه با هیچ داستان دیگری نیست. دیگران هم اهداف ارزشمندی مثل دفاع از آب و خاک و شرفشان داشتند و برای آن مبارزه کردند و در این راه به شهادت رسیدند. نهایتاً هدف اصحاب کربلا از اهداف دیگران شریف‌تر بوده، اما چنین نیست که کسان دیگری داوطلبانه جان خود را برای اهداف بلند انسانی فدا نکرده باشند. با وجود این، چه سرّی در نهضت عاشورا نهفته که می‏گوییم این جریان در تاریخ بی‏نظیر است و نظیر آن نه واقع شده و نه خواهد شد. این ماجرا از چه اهمیتی برخوردار است که چهارده قرن مردم، این چنین در ایام محرم سر از پا نمی‏شناسند؛ جان و مال خود را برای برگزاری مراسم عاشورا و محرم صرف می‌کنند؛ این عزاداری‌ها، سینه‌زنی‏ها و زنجیر زنی‏ها، اطعام‌ها و نظایر آن نشان از این است که حادثه عاشورا فوق‌العادگی خاصی دارد.
ما اگر بخواهیم یک پدیده انسانی ساده یا یک حرکت عظیم اجتماعی را ارزشیابی کنیم، در چه عناصری از این پدیده باید تأمل‏کنیم تا ارزش آن پدیده را دریابیم؟ کسانی ممکن است به حجم یا شکل کار نگاه کنند. مثلاً اگر کسی هدیه‏ای برای شما بیاورد آیا فقط به اندازه، شکل یا قیمت آن توجه می‌کنید؟ این ارزشیابی کودکانه است و کسانی که معرفت بیشتر و عقل کامل‌‏تری دارند، برای ارزشیابی پدیده‏ها به این معیارها اکتفا نمی‏کنند. برای توضیح بیشتر، مَثَل ساده‌ای می‌زنم. شما اگر بخواهید یک چفیه از بازار تهیه کنید قیمت آن چقدر است؟ اگر کسی بخواهد این پارچه را به دیگری هدیه بدهد ارزش این هدیه چقدر است؟ روشن است که قیمت مشخص و محدودی دارد. اما دیده‌اید کسانی، حتی انسان‌هایی بزرگ، برای اینکه یک چفیه از دست رهبر معظم بگیرند سر و دست می‏شکنند. با این‌که این همان پارچه ارزان قیمت است؛ اما وقتی آن را از دست رهبر می‏گیرند برایشان بسیار ارزشمند است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۳ ، ۱۸:۵۲
نادر حقانی


کربلا

 

چرایى قیام عاشورا، از پگاه شکل‏گیرى این نهضت‏سترگ، توجه دانشمندان و احیاگران دینى و مصلحان سیاسى و اجتماعى را به خود معطوف ساخته و در شمار مهم‏ترین پروژه‏هاى پژوهشى تحلیلگران و ژرف اندیشان قرار گرفته است .

این رخداد از جهت انگیزه، ابزارها و شیوه‏هاى به کار گرفته شده در آن، به موضوعى جاودانه براى نظریه‏پردازى مبدل گشته و در طول تاریخ انسان‏هاى حقیقت جو و ژرف اندیش را به کشف ناگفته‏هاى خود فرا خوانده است تا با توجه به توان علمى و ذوق سلیم خویش به تحقیق در این رویداد پردازند و به نتایجى تازه دست‏یابند .

از گذشته‏هاى دور کارهاى نسبتا بزرگ و جالب و آثار تقریبا قابل قبولى درباره قیام عاشورا عرضه شده است; اما این به معناى پایان کار نیست . حادثه کربلا چون سلسله کوه‏هایى است که حوادث بسیار پشت آن قرار گرفته، از دیدرس انسان‏هاى عادى دور مانده است . باز شناخت همه دیدگاه‏ها درباره این قیام جاودانه فرصتى فراتر از یک مقاله مى‏جوید . از این رو، نوشتار حاضر به ذکر برجسته‏ترین نظریه‏ها که عمدتا در چند دهه اخیر ارائه شده، مى‏پردازد . نگارنده در میان این رهیافت‏ها «انجام تکلیف دینى و تحقق وظیفه شرعى‏» (نظریه 11) را زاویه نگاه خود به قله بلند عاشورا دانسته، مهم‏ترین رهیافت‏ها درباره نهضت عاشورا عبارت است از:

1 . تشکیل حکومت اسلامى و براندازى نظام ستم پیشه حاکم

در این نگره، استراتژى امامت‏بر دو رکن مهم پایه گذارى شده است:

الف) تبیین ایدئولوژى اسلام ومقابله با برداشت‏ها و نگاه‏هاى تحریفى به دین

ب) به دست گرفتن قدرت اجرایى (حکومت) براى اجراى احکام اسلام

بدون طرح و برنامه، قدرت اجتماعى و سیاسى به نظام اسلامى نمى‏انجامد و داشتن طرح و ایدئولوژى بدون قدرت اجرایى کارى از پیش نمى‏برد . پس هدف امام دستیابى به حکومت اسلامى بود تا در پرتو آن به اسلام عینیت‏بخشد . بزرگانى چون سید مرتضى، شیخ طوسى، امام خمینى و با اندک تفاوتى ابن خلدون این دیدگاه را پذیرفته‏اند; البته ابن خلدون بر آن است که عدم دریافت اطلاعات جامع درباره قدرت حاکم و وضعیت فکرى - سیاسى جامعه به ناکامى نهضت انجامید . (1) هر چند که امام خمینى (ره) علاوه بر این این نگرش، بر رهیافت انجام تکلیف دینى و تحقق وظیفه شرعى تکیه داشته و نهضت و انقلاب اسلامى را با همین نگرش آغاز کردند .

2 . شهادت‏طلبى و مرگ سرخ گزینى

در این دیدگاه، امام حسین به تجربه‏اى دست زد که درک آن جز براى کسانى که آن را لمس کرده‏اند، امکان‏پذیر نیست . امام (ع) در موقعیتى قرار گرفت که بتواند از میان انواع مرگ‏ها برترین (مرگ سرخ) را برگزیند . این نوع مرگ بهترین شیوه لقاى پروردگار است و در پرتو آن اندیشه بى هیچ محمل مادى به حیات خویش ادامه مى‏دهد . حسین (ع) خود را فدا کرد تا دین پیامبر (ص) بماند و چنان پیام داد که ایده باید بماند هر چند همه طرفدارانش نابود شوند . رد پاى این تفسیر در آثار پژوهشگرانى چون صافى گلپایگانى، مرتضى مطهرى، محمد تقى شریعتى، على شریعتى، سنایى غزنوى، سید بن طاوس، هاشمى نژاد و اقبال لاهورى مشاهده مى‏شود . (2) البته بین دیدگاه شهید مطهرى و على شریعتى در این مورد تفاوتى اندک وجود دارد . شریعتى روش امام را پیکار خونین و انقلابى مى‏داند و مطهرى اصلاح اجتماعى از طریق امر به معروف و نهى از منکر .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آذر ۹۳ ، ۱۸:۴۴
نادر حقانی


امام حسین


نهضت عاشورا مکتبى زنده و جریانى پویاست و گذشت زمان از تأثیرگذارى آن بر جانهاى مۆمنان نکاسته است. با این حال، براى آنکه معرفتمان به مکتب حسینى عمیق تر شود، پاسخ ‌گویى به پاره اى شبهات و پرسشهایى که در این باره مطرح است، لازم و ضرورى مى نماید. در این نوشته به پاسخگویی پاره اى از این دست شبهات در قالب چهار سۆ ال اساسى می پردازیم.

 

چرا باید حادثه عاشورا را گرامى بداریم؟

برخی بر این عقیده اند که خاطره حادثه اى را که در گذشته رخ داده؛ تلخ یا شیرین، هرچه بوده، تمام شده است. چرا پس از گذشت نزدیک به چهارده قرن، باید به پاسداشت آن، مجالسى برپا کنیم؟

در پاسخ این پرسش مى توان گفت : حوادث گذشته هر جامعه اى مى تواند در سرنوشت و آینده آن آثار عظیمى بر جاى گذارد؛ اگرچه حوادث تاریخى، عیناً تکرار نمى شوند؛ اما در جامعه شناسى ثابت شده است که جهات مشترک فراوانى میان رخدادها وجود دارد؛ از این روى مى توان از حوادث گذشته به نحوى در مواجهه با رخدادهاى آینده بهره برد. چنان که قرآن کریم پس از نقل داستانهاى پیامبران و اقوام گذشته مى فرماید: «لقد کان فى قصصهم عبرة لاولى الالباب؛(1) در قصه ها و داستانهاى آنان (گذشتگان) براى صاحبان عقل و خرد عبرتى است».

یعنى احوال پیشینیان را بررسى کنید تا دریابید چه نقاط قوتى در کار آنان بوده است و شما نیز آنها را به کار گیرید و نیز ضعفهاى آنان را ببینید و از تکرار آنها بپرهیزید، تجدید آن خاطره ها در واقع، نوعى بازسازى آن وقایع است تا مردم از آنها بهره گیرند. اگر واقعه اى تاریخى در جاى خود منشاء آثار و برکاتى بوده است، یادآورى و بازسازى آن نیز مى تواند مراتبى از آن برکات را در پى داشته باشد.

افزون بر این، در همه جوامع مرسوم است که انسانها در برابر کسانى که به آنان خدمت کرده اند، حق شناسى و شکرگذارى می کنند، آنان را به خاطر داشته و به ایشان احترام می گذارند.

براى تجدید خاطره این حادثه بزرگ، جشن و شادى مناسب نیست، باید کارى کرد که حزن مردم برانگیخته شود؛ اشکها از دیده ها جارى گردد؛ و شور و عشق در دلها پدید آید. خنده و شادى هرگز انسان را شهادت طلب نمى سازد و او را به صحنه جهاد نمى کشاند

چرا براى بزرگداشت عاشورا به روش بحث و گفت وگو اکتفا نمى شود؟

بعضی این شبهه را مطرح می کنند که زنده نگاه داشتن یاد عاشورا تنها منحصر به گریستن، عزادارى، سینه زنى، سیاه پوشى و تعطیلى کسب و کار نیست؛ انجام این قبیل امور باعث کاهش تولید و اتلاف وقت خواهد شد و زیانهاى اقتصادى زیادى در پى دارد. درحالیکه جلسات بحث و گفت وگو، میزگرد، سمینار و...، براى بزرگداشت واقعه عاشورا منجر به رکود اقتصادى و اجتماعى نمی شود.

بى شک بحث درباره شخصیت سیدالشهدا علیه السلام، تشکیل میزگردها، کنفرانسها، سخنرانیها، نوشتن مقالات و پرداختن به دیگر امور فرهنگى، علمى و تحقیقاتى در این باره بسیار مفید و لازم است، اما این فعالیتها و اقدامات کافى نیست و در کنار آنها عزادارى نیز لازم است.

شناخت شخصیت امام حسین علیه السلام و آشنایی با سیره حضرت، خود به خود، براى ما حرکت آفرین نمى شود. هنگامى دانستن و به یاد آوردن آن خاطره ها ما را به کارى مشابه کار امام علیه السلام و به پیمودن راه او وامى دارد که در ما نیز انگیزه اى پدید آید تا براساس آن، ما نیز دوست داشته باشیم آن کار را انجام دهیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۳ ، ۲۰:۴۸
نادر حقانی


عاشورا

گاه که در ایام غیر محرم ذکری از محرم و عاشورا به میان می آید، این فکر برای برخی پیدا می شود که واقعه عاشورا به تاریخ پیوسته است و فاصله زمانی بسیاری با ما دارد؛ لذا ارتباطی با زندگی ما ندارد و در نتیجه پرداختن فراوان به آن باعث اتلاف وقت و مشغولیت به امور باطل و بی فایده است؛ در مقابل، کسانی هم هستند که به عاشورا به عنوان یک جریان زنده و زندگی بخش نگاه می کنند که با زندگی امروز بشر در ارتباط است. در اینجا می خواهیم درباره این دو نوع تفکر بیشتر بیندیشیم و در این راه از متن و مخصوصا مقدمه کتاب "کربلا مبارزه با پوچی ها" نوشته آقای اصغر طاهرزاده بهره برده ایم.


تاریخ انسان و نگاه دوگانه به آن

بسیاری اوقات که کلمه "تاریخ" به گوشمان می خورد، به یاد داستان زندگی مردم و پادشاهان در روزگار گذشته می افتیم. تاریخ عبارت است از مجموعه ای از گزارشها که درباره گذشتگان به دست ما رسیده است و اگر شخصی در تاریخ متبحر باشد به معنای آن است که وقایع بیشتری را در حافظه خود نگه داشته است. با این نگاه، تاریخ هویتی زنده ندارد و تأثیر خاص بر زندگی امروز ما ندارد و به قول معروف، فلان چیز "به تاریخ پیوسته است"؛ در مقابل، کسانی نیز هستند که به گونه دیگری نگاه می کنند و در نظر آنان تاریخ نمودی از زندگی امروز انسانهاست؛ بنابراین ضمن آنکه خود را با تاریخ بیگانه نمی بینند، از آن برای شناسایی خود و جامعه خود استفاده می کنند.

افرادی که جزو دسته دوم هستند، این توانایی را در خود می بینند که خود را به جای گذشتگان بگذارند و عملکرد خود را در آن ببینند؛ این افراد تعارفات را با خود کنار گذاشته اند و حتی گاه خود را جزو افراد سیاه رو در تاریخ و یا توده تأثیرپذیر جامعه و یا عوام و خواص فرومایه سراغ می گیرند و می یابند. ویژگی این افراد در آن است که از خود می پرسند: "اگر من در آن زمانه بودم چه می کردم؟ آیا مثل مردم عادی عمل می کردم یا نقش مثبت و منفی را ایفا می نمودم؟" مولای ما امیر مومنان علی علیه السلام جزو این دسته از مردم است. ایشان به تاریخ به چشم "مجموعه حفظیات درباره گذشتگان" نمی نگریستند؛ بلکه خود را به جای مردم گذشته قرار می داده اند و از تاریخ به عنوان آینه ای برای شناخت خود استفاده می کردند؛ همچنانکه در نامه به فرزند خویش نوشته اند:

"اى فرزند، اگر چه من به اندازه پیشینیان عمر نکرده ام ولى در کارهاشان نگریسته ام و در سرگذشتشان اندیشیده ام و در آثارشان سیر کرده ام تا آنجا که، گویى خود یکى از آنان شده ام ..."

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۳ ، ۱۹:۵۲
نادر حقانی