عاشورا و نگاهها

يكشنبه, ۲ آذر ۱۳۹۳، ۰۶:۴۴ ب.ظ


کربلا

 

چرایى قیام عاشورا، از پگاه شکل‏گیرى این نهضت‏سترگ، توجه دانشمندان و احیاگران دینى و مصلحان سیاسى و اجتماعى را به خود معطوف ساخته و در شمار مهم‏ترین پروژه‏هاى پژوهشى تحلیلگران و ژرف اندیشان قرار گرفته است .

این رخداد از جهت انگیزه، ابزارها و شیوه‏هاى به کار گرفته شده در آن، به موضوعى جاودانه براى نظریه‏پردازى مبدل گشته و در طول تاریخ انسان‏هاى حقیقت جو و ژرف اندیش را به کشف ناگفته‏هاى خود فرا خوانده است تا با توجه به توان علمى و ذوق سلیم خویش به تحقیق در این رویداد پردازند و به نتایجى تازه دست‏یابند .

از گذشته‏هاى دور کارهاى نسبتا بزرگ و جالب و آثار تقریبا قابل قبولى درباره قیام عاشورا عرضه شده است; اما این به معناى پایان کار نیست . حادثه کربلا چون سلسله کوه‏هایى است که حوادث بسیار پشت آن قرار گرفته، از دیدرس انسان‏هاى عادى دور مانده است . باز شناخت همه دیدگاه‏ها درباره این قیام جاودانه فرصتى فراتر از یک مقاله مى‏جوید . از این رو، نوشتار حاضر به ذکر برجسته‏ترین نظریه‏ها که عمدتا در چند دهه اخیر ارائه شده، مى‏پردازد . نگارنده در میان این رهیافت‏ها «انجام تکلیف دینى و تحقق وظیفه شرعى‏» (نظریه 11) را زاویه نگاه خود به قله بلند عاشورا دانسته، مهم‏ترین رهیافت‏ها درباره نهضت عاشورا عبارت است از:

1 . تشکیل حکومت اسلامى و براندازى نظام ستم پیشه حاکم

در این نگره، استراتژى امامت‏بر دو رکن مهم پایه گذارى شده است:

الف) تبیین ایدئولوژى اسلام ومقابله با برداشت‏ها و نگاه‏هاى تحریفى به دین

ب) به دست گرفتن قدرت اجرایى (حکومت) براى اجراى احکام اسلام

بدون طرح و برنامه، قدرت اجتماعى و سیاسى به نظام اسلامى نمى‏انجامد و داشتن طرح و ایدئولوژى بدون قدرت اجرایى کارى از پیش نمى‏برد . پس هدف امام دستیابى به حکومت اسلامى بود تا در پرتو آن به اسلام عینیت‏بخشد . بزرگانى چون سید مرتضى، شیخ طوسى، امام خمینى و با اندک تفاوتى ابن خلدون این دیدگاه را پذیرفته‏اند; البته ابن خلدون بر آن است که عدم دریافت اطلاعات جامع درباره قدرت حاکم و وضعیت فکرى - سیاسى جامعه به ناکامى نهضت انجامید . (1) هر چند که امام خمینى (ره) علاوه بر این این نگرش، بر رهیافت انجام تکلیف دینى و تحقق وظیفه شرعى تکیه داشته و نهضت و انقلاب اسلامى را با همین نگرش آغاز کردند .

2 . شهادت‏طلبى و مرگ سرخ گزینى

در این دیدگاه، امام حسین به تجربه‏اى دست زد که درک آن جز براى کسانى که آن را لمس کرده‏اند، امکان‏پذیر نیست . امام (ع) در موقعیتى قرار گرفت که بتواند از میان انواع مرگ‏ها برترین (مرگ سرخ) را برگزیند . این نوع مرگ بهترین شیوه لقاى پروردگار است و در پرتو آن اندیشه بى هیچ محمل مادى به حیات خویش ادامه مى‏دهد . حسین (ع) خود را فدا کرد تا دین پیامبر (ص) بماند و چنان پیام داد که ایده باید بماند هر چند همه طرفدارانش نابود شوند . رد پاى این تفسیر در آثار پژوهشگرانى چون صافى گلپایگانى، مرتضى مطهرى، محمد تقى شریعتى، على شریعتى، سنایى غزنوى، سید بن طاوس، هاشمى نژاد و اقبال لاهورى مشاهده مى‏شود . (2) البته بین دیدگاه شهید مطهرى و على شریعتى در این مورد تفاوتى اندک وجود دارد . شریعتى روش امام را پیکار خونین و انقلابى مى‏داند و مطهرى اصلاح اجتماعى از طریق امر به معروف و نهى از منکر .

3 . تنازع بر سر کسب قدرت

از این منظر، عاشورا تخاصم دو رقیب بر سر قدرت است . البته برخى نظام حاکم را حق مى‏دانند; جمعى امام حسین (ع) را حق مى‏شمارند و دسته اى حق و باطل را ناشناخته دانسته، معتقدند خداوند هرگونه بخواهد میانشان داورى خواهد کرد . این تحلیل را برخى علماى اهل سنت مانند غزالى، ابن خلدون، ابوبکر بن العربى و خاورشناسانى مثل «لامنس‏» ارائه داده‏اند . (3)

4 . منازعه تاریخى قومى

در این دیدگاه، حادثه کربلا با توجه به پیشینه اختلافات قبیله‏اى بنى هاشم و بنى امیه تحلیل مى‏شود و اختلافات تاریخى این دو خاندان عامل اصلى قیام به شمار مى‏آید . به عقیده «عباس محمود عقاد» حسین (ع) و یزید دو نمونه از دو خانواده مصداق حق و باطلند و عاشورا دنباله نزاع همیشگى این دو خانواده است . (4) دکتر شهیدى نیز با مبنا قرار دادن اسناد تاریخى، امام حسین (ع) را نماینده کامل جبهه حق، یزید را مجسمه جبهه باطل و قیام عاشورا را شدیدترین و بارزترین رویارویى حق و باطل مى‏داند . (5)

5 . حرکتى دموکراتیک در پاسخ به خواست مردم

در این نگاه، قیام ماهیتى دموکراتیک دارد که به خواست مردم آغاز مى‏شود و تا وقتى مردم به خواست‏شان وفا دارند، تداوم مى‏یابد; اما وقتى مردم از خواست‏خود سر برتافتند، عقب مى‏نشیند و رهبرى قیام پیشنهاد ترک مخاصمه مى‏دهد . در این تحلیل، قیام عاشورا از یک شخصیت دموکرات سرزده است . (6)

6 . دفاع از کیان اسلام

نهضت عاشورا از این منظر ماهیتى خدایى دارد; نهضتى که در راستاى دفاع از کیان اسلام و قوانین قرآن آگاهانه و مسؤولانه و حق محور تحقق یافت و مهم‏ترین شاخصه حقانیت آن جامع‏نگرى دینى است . (7)

7 . گریز از بیعت و پرهیز از ذلت

در این تحلیل، امام از یک سو مسؤول حفظ دین است و از دیگر سوى، آزاده‏اى قهرمان که هرگز در برابر یزید سر تسلیم فرود نمى‏آورد و براى احتراز از بیعت قیام مى‏کند . در این دیدگاه، امام در جهت تحقق خواست‏خویش به هر کار مشروعى دست مى‏زند . (8)

8 . اصلاح امور اجتماعى و احیاى امور دینى

در این تفسیر، اقدام امام حسین (ره) حرکتى اصلاحى بود تا تفکر سیاسى مردم و حاکمان و نیز رفتار سیاسى مردم مسلمان بر اساس اصول اسلامى سامان یابد . امام خود را در برابر نظامى که کتاب و سنت و حقوق مردم را نادیده مى‏گیرد، مى‏بیند . در این موقعیت، با هدف اصلاح به قیام روى مى‏آورد تا این ساختار را، متناسب با اصول و مبانى اسلامى، باز سازى کند . (9)

9 . تحقق انقلاب در تعقیب رسالت الاهى

در این تحلیل، هدف قیام تحقق انقلاب براى تشکیل نظام مطلوب است و به وسیله امام که تداوم بخش سیاست است، انجام مى‏گیرد .

در این نظریه، گاه امام در قالب جریان کاملى که درباورهاى مذهبى شیعه ریشه دارد، مطرح مى‏شود و گاه در قالب مردى انقلابى و فداکار که قصد دارد با براندازى حکومت‏بنى امیه زمام امور مسلمانان را به دست گرفته، عدالت را در جامعه برقرار سازد . (10)

10 . تدبیرى دفاعى براى رویارویى با خطرات احتمالى آینده

در این تحلیل، امام موضع دفاعى دارد و حکومت‏برخورد تهاجمى . امام تنها دو راه در پیش دارد: تسلیم یا مقاومت . در آن موقعیت، براندازى ممکن نمى‏نمود و تسلیم شدن جز مشروعیت نظام حاکم که خلاف مصالح اسلام و مسلمانان به شمار مى‏آمد، معنایى نداشت، از این رو، امام به تدبیرى دفاعى روى آورد . (11)

11 . انجام تکلیف دینى و تحقق وظیفه شرعى

در این نگاه، انجام دادن تکلیف الاهى عامل عمده قیام شمرده مى‏شود و رهاورد آن یا حکومت است‏یا شهادت . این تحلیل در برداشتى بنیادین از انسان ریشه دارد . در این برداشت، نظام هستى بر اساس مسؤولیت‏شکل گرفته، آب حیات مسؤولیت‏به جامعه و بشر روح و زندگى مى‏بخشد; پدید آوردن انسان‏هاى متعهد فلسفه شمرده مى‏شود و در مسیر مسؤولیت قرار گرفتن، مهم‏ترین امتیاز انسان . امام (ع) جامعه اسلامى را با ظلمات و انحرافات آمیخته مى‏بیند، نظام حاکم را دچار فسادى بنیادین مى‏یابد و از تغییر کامل آموزه‏هاى الاهى بیمناک مى‏گردد، قیام براى تجدید بناى نظام و جامعه اسلامى را بر خود فرض مى‏بیند . (12)

این تحلیل از مستندات گفتارى و کردارى برخوردار است; همچون این فراز از سخنان امام حسین (ع) در برابر ولید در مدینه: «و على الاسلام السلام اذ قد بلیت الامة براع مثل یزید; اگر امت‏به سرپرستى چون یزید مبتلا شد، باید با اسلام خدا حافظى کرد .» (13) که جامعه اسلامى را در شرف سقوط معرفى کرد . امام (ع) در فراز «خرجت لطلب الاصلاح فى امة جدى; براى اصلاح در امت جدم [پیامبر اکرم (ص]) قیام نمودم .» (14) نیز بر انجام تکلیف و مسؤولیت‏باز گرداندن جامعه اسلامى از انحراف به اصلاح پاى مى‏فشارد . همچنین در نامه به مصریان مى‏فرماید: «فان السنة قد افنیت و البدعة قد احییت فان تسمعوا اهدیکم الى الرشاد; سنت [پیامبر (ص]) نابود شده و بدعت در دین زنده گشته است اگر شنوا باشید، شما را به سوى راه راست هدایت مى‏کنم‏» . (15) این عبارت وجود انحرافى بزرگ را یادآور مى‏شود و سرانجام این فراز «انى لارجو ان یکون خیرا ما اراد الله بنا قتلنا ام ظفرنا; به بهترین چیزى که خدا براى ما خواسته است، امید دارم; چه کشته شویم یا پیروز گردیم .» (16) نشان مى‏دهد که وى به وظیفه مى‏نگرد نه نتیجه .

در این تحلیل، امام حسین (ع) به عنوان یک الگو مطرح مى‏شود . الگویى که هنگام تهاجم گسترده فرهنگى دشمنان اسلام، در ایجاد انگیزش و خودسازى و جامعه سازى، کاربردى معجزه آسا دارد و مصداق روشنى از «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» است .

غلام‏نبى گلستانى

پى‏نوشت‏ها:

1 . تنزیه الانبیاء، سید مرتضى علم الهدى، ص 179- 182; تلخیص الشافى، محمد بن جعفر طوسى; قیام عاشورا در کلام و پیام امام خمینى، ص 39; شهید جاوید صالحى نجف آبادى، ص 29- 43; مقدمه ابن خلدون، ترجمه محمدپروین گنابادى، ج 1، ص 415 .

2 . شهید آگاه، صافى گلپایگانى; حماسه حسینى، شهید مطهرى، ج 2; چرا حسین قیام کرد، محمدتقى شریعتى; شهادت و پس از شهادت، على شریعتى; لهوف، سید بن طاوس، ترجمه سید احمد فهرى; درسى که حسین به انسان‏ها آموخت، شهید هاشمى نژاد; کلیات اشعار، اقبال لاهورى; دیوان سنایى غزنوى .

3 . مقدمه ابن خلدون; سید الشهدا الحسین بن على، عمر ابوالنصر، ترجمه غضبان; فلسفه شهادت حسین و یاران او، یوسفیه; رهبر آزادگان، رجبعلى مطلوبى .

4 . ابوالشهداء، عباس محمود، عقاد .

5 . قیام حسین، جعفر شهیدى .

6 . آخرت و خدا هدف بعثت انبیا، مهدى بازرگان .

7 . اندیشه حوزه سال چهارم شماره چهارم، مسلسل 16 .

8 . على و فرزندانش، طه حسین، ترجمه محمد على شیرازى .

9 . ارزیابى انقلاب امام حسین، محمدمهدى شمس الدین، ترجمه مهدى پیشوایى .

10 . انقلاب عاشورا، عطاء الله مهاجرانى .

11 . نظریه‏هاى عاشورا، علیزاده .

12 . امانتداران عاشورا، آیت الله خامنه‏اى، ص 30 .

13 . بحارالانوار ج 44، ص 325

14 . همان .

15 . همان، ص 324 .

16 . همان، ص 381 .

منبع:

مجله  پرسمان، پیش شماره
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۹/۰۲
نادر حقانی

عاشورا و نگاهها

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی